قضیه انگشتر مامان!
سلام به بهترین نی نی دنیا.خوبی مامانی؟ امروز یه اتفاقی افتاد!یعنی از دیشب شروع شد.بابات پاشو کرد توی یه کفش که بیا با هم بریم طلافروشی انگشتر ببینیم.هرچی بهش گفتم که آخه چرا؟برای چی؟ میگفت اون نشون خشگل نیست بریم با هم خودت یکی انتخاب کن بعد من با مامانینا میریم میگیریمش. هرچی بهش اصرار کردم که باور کن من همون نشونو دوس دارم گفت نه!الا و بلا باید بریم یکی دیگه بگیریم،یه چیزی که صد در صد دوسش داشته باشی و اون انگشترو هم توی یه مناسبت دیگه بهت میدن.منم آخرش مجبور شدم قبول کنم. ولی بهش گفتم بشرطی میام که قول بدی کسی این وسط ناراحت نشه.پدرتم گفت که هیچ ناراحتی وجود نداره و پدر و مادرش خودشون هم تصمیم داشتن 1انگشتر دیگه بگیرن. خلاصه &...