دغدغه ها و امیدواریها
سلام به همگی و به کوچولوی دوس داشتنی خودم
امیدوارم همتون خوب و خوش و سلامت باشید و کللللی سر کیف باشید
این روزا منو بابایی درگیر کاریم و البته کللللی نگران
ثبت نامها خیلی کم شدن چون آزمون وکالت نزدیکه و برای ارشد هم خیلی استقبال نمیکنن داوطلبا
کلی هزینه کردیم برای چاپ کتابا ولی هنوز مطمئن نیستیم خوب فروش بره
فقط این سری قسط اول چاپ یه کتابمون چهارمیلیون و هشتصد شد!
احساس میکنم زحماتمون داره به هدر میره
الهی اینجوری نباشه خدایا کمکمون کن
امروز نامه نظام وظیفه برای بابایی اومد که قراره فردا ساعت هفت صبح بره بیمارستان امام سجاد برای معاینه(چون بابا بخاطر فتق معدش که از موارد معافیته درخواست کرده برای معاف شدن)
ای خدای بزرگ خودت کمکمون کن عاجزانه بهت التماس میکنم کمکش کن معاف شه توی این وضعیت پیچ در پیچ کار و زندگی واقعا برامون بی نهایت سخته اینکه بابا بخواد بره سربازی
حتی اگه صبح تا ساعت 4 بعد از ظهر باشه کل کار و زندگیمون به هم میخوره
ای خدا خودت رحم کن
فردا صبح منم باید برم دانشگاه برای تمدید پایان نامه پول بریزم به حساب دانشگاه.مهلت ثبت نام ترم جدیدم تا 28ام بوده خدا کنه هی اذیت نکنن بگن دیر کردی نمیشه و فلان
این دو سه تا دغدغه های اساسی این روزای ما..خدا خودش کمکمون کنه ایشالا
خبرای خوبم اینکه قراره امروز بعد از ظهر برم آرایشگاه واقعا از قیافه خودم که سالهاست همینجوری مونده خسته شدم
دارم میرم یه تغییر اساسی به خودم بدم میخوام موهامو بلوند کنم و مدل موهامم عوض کنم
برامم مهم نیست دیگران میخوان بگن تا عروسی کرد رفت قیافشو عوض کرد واقعا اصلا حرف دیگران هیچ اهمیتی برام نداره اینکه روحیم عوض شه و از این کلافگی دربیام خیلی خیلی مهمتره برام
راجع به عکس عروسی و اینا هم،خدمت دوستای گلم عرض کنم که عکسا و فیلمامون یه ماه دیگه آماده میشه و فعلا چیزی دستم نیست اما اگه عکسی توی این مدت دستم رسید میذارم دیگه حتما
البته قرار بود 5شنبه بریم طرح آلبومو انتخاب کنیم که رفتیم ولی مسئولش مادربزرگش فوت شده بود و بدون اینکه به ما اطلاع بدن و قرار رو کنسل کنن نیموده بودن.کلی الاف شدیم
البته بعدش رفتیم طالقان برای تعویض روحیه دیروز برگشتیم.یه روزه بود ولی خیلی خوب بود خصوصا برای مایی که اصلا فرصت نکردیم ماه عسل بریم
دیگه همین دیگه
فعلا چیز خاصی به نظرم نمیرسه براتون بگم
بازم از همتون ممنونم که همراهیم میکنین همیشه
دوستای خیلی خوبی هستین برام واقعا ممنونم ازتون دوستون دارم
تا بعد همتونو به خدا میسپرم
پ.ن:
راستی داشت یادم میرفت
این هدیه قشنگو مامان مهربون یاسمن و محمدپارسا جون به منو شوشو دادن...
دستشون درد نکنه خیلی خوشحالم کردن انشالله عروسی دختر و پسر گلشون