عشق نسترن و حسینعشق نسترن و حسین، تا این لحظه: 17 سال و 3 ماه و 9 روز سن داره

یک عاشقانه ی آرام...

یه مسافرت خییییلی خوب و انرژی بخش

1391/12/5 11:53
نویسنده : مامانی
712 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزم خوبی مامانی فدات شه؟ماچ

هفته گذشته رفتیم شمال با بابایی و مادرجون.سه چهار روزی خونه پدربزگینا بودیم خیلی خوش گذشت.بعد از شش هفت ماه کار و خستگی حسابی تونستیم آب و هوایی عوض کنیم و خیلی خوب بود.هورامن که این اواخر دیگه واقعا کلافه شده بودم و حتی توی کار هم کاراییم پایین اومده بود.

اونجا همه خوب بودن فقط مادرجون(مامان بزرگ من) لبش زخم شده چند ماهه و اصلا خوب نمیشه خودش میگه تیغ ماهی رفته توش و ازون موقع اینجوری شده ولی اونروز با مامانی(مامان من) رفتن دکتر، گفت باید نمونه برداری کنه و مال تیغ ماهی نیست.حالا فعلا خاله فاطی داره براش آمپول میزنه هرشب میگه عفونیه خوب میشه.تا خدا چی بخواد امیدوارم زودتر برطرف شه مشکلش چون خیلی اذیتش میکنه بنده خدارو...نگران

دیگه از البرز بگم که خیلی بزرگ شده ماشالله عمادم که دیگه مردی شده واسه خودش میره پیش دبستانی.زبان

پریشب هم برگشتیم و الانم دفتر هستیم و مشغول کارا که گفتم بیام برات آپ کنم.

راستی دایی نیکروز هم خدارو صدهزار بار شکر معاف شد بابت بیماری پدرجون و یکی دوهفته دیگه که آموزشیش تموم شه دیگه خلاص میشه

پدرت چند وقت دیگه باید دفترچشو بفرسته.متاسفانه اون هیچ چی برای معاف شدن نداره و احتمالا باید 21 ماه رو تمام و کمال بره سربازی.فقط موندم با اینهمه کار موسسه چه کنیم بابایی هم که نباشه کارا خیلی سنگین میشه.حالا باید دید چی پیش میاد توکل به خدالبخند

دوستت دارم مامانی

عکسا رو میذارم ادامه مطلب

 

حیاط پشت خونه پدربزرگم

 

 

خیلی این کاکتوسو دوس دارملبخند

    

 

 

 

 

اینم از آقا البرز جیگگگگگگگگر

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اینم مسیر جاده موقع برگشتن

 

بوس بووووووووس

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

مامان طاها
5 اسفند 91 12:05
سلام. همیشه به تفریح. ان شا الله که مشکل سربازی همسرتونم یه جوری حل میشه. عکسهای جاده و حیاط پدر بزرگتونم واقعا چشم نواز بود.
مامان نازنین زهرا و یاسمین
5 اسفند 91 18:27
همیشه به گردش یادش بخیر چند وقت پیش البرز جون چقدر کوشمولو بود حلال ماشالله آقا شده هزار ماشالله
مامان کوروش
6 اسفند 91 13:29
سلام عزیزم خوبی همیشه به مسافرت امیدوارم همیشه شاد باشی نسترن جون وای چه جای هم رفتی من عاشقشم امیدوارم مادر بزرگت هر چه زودتر خوب بشه
مامان آراد(خاطره)
7 اسفند 91 0:49
سلام نسترن جون..همیشه به گردش و تفریح عزیزم.. خوشحالم که بهتون خوش گذشته... ایشالا حال مامان بزرگتونم خوب میشه.. پیشمون بیا ..با یه پست جدید بروزم.. بوسسسسسس
مامان پریسا
8 اسفند 91 1:22
سلام نسترن جون. خدا رو شکر که خوبی و بهتون خوش گذشته. کلا دوستاتو گذاشتی کنار هااااا ولی اشکال نداره زندگی مهم تره. ایشالله موفق باشی عزیزم. خوشحال شدم دیدم نوشتی که خوب هستید. ایشالله سربازی همسری هم زود تموم میشه نگران هیچ چیز نباش.
مامان گیسوجون
9 اسفند 91 20:59
عزیزم همیشه به گردش و شادی رمزم همونه دوستم بازم برات گذاشتم
کاکل زری یا ناز پری
10 اسفند 91 22:59
عزیز دلممممممممم انشاالله همیشه به خوبی و خوشی امید وارم زودی مادربرگ مهربونت خوب بشه و داداشت گلت برگرده وتا چشم بهم بزاری یربازی بابایی هم تموم شهههههههههه چقده حرف زدماااااااااا
مامی مهدیار
13 اسفند 91 17:55
مامان یاسمن و محمد پارسا
14 اسفند 91 11:24
سلام عزیزمارزو می کنم همیشه خوش باشید و سلامت
همسرم، همه ی هستی ام
14 اسفند 91 14:06
نسترن جونم کجایی عزیزم؟ حالت خوبه قربونت برم؟ خوش گذشت خانمی؟ انشاءلله زوده زود سربازیه همسرت تموم میشه. مطمئن باش به سرعت برق و باد میگذره.
مامان ثمین
15 اسفند 91 9:59
ان شاا... که همیشه شاد و خوشحال باشید
تارا
18 اسفند 91 16:49
با یه پست پر از عکس آپم
مامان طاها
19 اسفند 91 0:29
کجاییین نیستین. دلمون براتون تنگ شده.
مامان یاشار
19 اسفند 91 15:28
همیشه به گردش نسترن جون. دلم برات کلی تنگ شده. خوشحالم که خوبی. برات بهترینها رو آرزو میکنم