عشق نسترن و حسینعشق نسترن و حسین، تا این لحظه: 17 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره

یک عاشقانه ی آرام...

یه پست فقط برای دوستام

1392/8/30 11:31
نویسنده : مامانی
450 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه

این پست ماله شما دوستای مهربونمه..

شمایی که هیچوقت نه تو خوشی نه تو ناخوشی آدمو تنها نمیذارین و همیشه هستین

درست مثه یه فرشته مهربون!

چی بگم بهتون از احساسی که بهتون دارم

اونقدر بودن با شما خوب و خوش آینده ، خوندن نظرات دلگرم کنندتون آرامش بخشه و ... که قابل وصف نیست

 

حتی اگه نتونم جواب بدم یا اونقدر دپرس باشم که دست و دلم به تایپ نره

فقط میخوام بگم مرسی که هستین

مرسی که دوسم دارین

مرسی که مثه خیلیا فقط به فکر مقابله به مثل نیستین که اگه سر زدم سر بزنید و اگه سر نزدم سر نزنید!

مرسی که اینقدر دلاتون پاک و بزرگه

مرسی که معنای واقعی دوستی و عشق رو میفهمین

تک تکتونو میبوسم و خالصانه میگم عاشقتونم......

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (18)

مامان ریحان
30 آبان 92 11:42
سلام خوبی عزیزم ؟ عروس خانوم نبینم ناراحت باشیا ایشالا که شوشو سربازیشم به خوبی تموم میشه و میای اینجا پست میذاری که بالاخره تموم شدو و مثه تمام چیزایی که اومدی تو وبت نوشتی و بعدش گفتی آخیششششششششش اینم تموم شد یادته واسه عروسی گرفتنت چقدر استرس داشتی زندگی همش مرحله به مرحله ست توکل به خدا کن نسترن جون ایشالا که به سرعت برق و باد این روزا هم برات بگذره
مامان لي لي
30 آبان 92 13:27
سلام نسترن جون، اول كه پست و ديدم فكر كردم ميخواي راجع به تهران افتادن همسرت خبر خوش بدي، انشالله كه تهران مي افته، بهتري الان تورو خدا كمتر به خاطر دوريش از حالا خودت و اذيت كن، تو چون خودت خوبي همه را خوب ميبيني، ولي واقعاً بعضي دوستا خيلي خوبن 😘😘😘😘😘😘😘
مامان نفس طلایی
30 آبان 92 22:37
عزیزی
مامان ریحانه
1 آذر 92 2:10
ما که به خودمون گرفتیم مرسی
مامانی
پاسخ
شما که عشقی
همسرم، همه ی هستی ام
2 آذر 92 8:59
نسترن عزیزم! هیچ وقته هیچ وقت غصه ی هیچ چیز رو نخور، همیشه با خودت زمزمه کن"این نیز بگذرد" عزیزمی گلمی ما هم تو رو دوست داریم.
مامانی
پاسخ
عاشقتم سمیه
مامان یکتا تینا
2 آذر 92 9:58
عزیزم من همیشه به یادت هستم امیدوارم تمام مشکلاتت حل بشه و هیچ غمی توی دلت خونه نکنه
مامان یاسمن و محمد پارسا
2 آذر 92 17:29
همیشه شاد باشید و سلامت به همراه دوستان گلتون
مامان گیسو جون
3 آذر 92 0:58
مامان لي لي
3 آذر 92 6:40
حواســــم را هرکـــجا که پــرت می کـــنم باز کـــنار تـــو می افتد ...
مامان ثمين
3 آذر 92 11:25
پس چي فكر كردي ما اينيم ديگه
مامان گیسو جون
3 آذر 92 14:46
نسترن جونم رمزم عوض نشده همونه اما یکی از دوستام هم نمی تونه وارد بشه باید عوضش کنم
مامانی
پاسخ
شانسه من دارم؟!
کاکل زری یا ناز پریییی
3 آذر 92 16:06
نسترن مهربونننننن خوبییییییی؟؟؟ انشاالله که نگرانی هات برطرف شده شیر زنننننن
مامان پارسا و پرهام
3 آذر 92 16:41
خصوصی داری خانم گل
مامان لي لي
3 آذر 92 17:18
آرزويم اينست توشوي بنده محبوب خدا/ودعامي كنم آرام بماني هرروز/سربلندازهمه ي واقعه ها/شادباشي وبخندي هردم/به دل انگيزترين خاطره ها..
مامان حسنا
4 آذر 92 7:48
عزیزم معمولا اونایی که عقد باشن و تو شهر خودشون میندازن.... بعدم خانومی من منتظر عکسهای عروسیتون بودما مگه قول نداده بودی؟؟؟؟
سمیرا
5 آذر 92 13:05
نسترن جونم منم عاشقتم آرزو میکنم همسری همین تهران بیافته تازه هم متاهله هم تحصیل کرده
لی لی
5 آذر 92 17:57
سلام عزیزم چند وقت نتم مشکل داشت نتونسته بودم به دوستام سر بزنم الان که اومدم کلی مطلب جدید دیدم واااااااای نگرانی های این روزات چقد منو یاد سال پیشم انداخت همه ی این حالات رو کاملا درک میکنم همسری افتاد یزد و یه 25 روز و یه 14 کامل همدیگه رو ندیدیم فکر کن خیلی سخت بود خیلی .... ولی فکر کردانای قبلش به مراتب سخت تر از بودن تو موقعییتش بود پس غصه نخور گلم ایشالا نزدیک بیفته
مامان یگانه
11 آذر 92 9:38
نسترن جان ما هم دوست داریم آخه خیلی مهربون ودوست داشتنی هستی