عشق نسترن و حسینعشق نسترن و حسین، تا این لحظه: 17 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره

یک عاشقانه ی آرام...

خبر خوب

1391/3/14 21:15
نویسنده : مامانی
705 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سلام 100تا سلام به عسل خودم.خوبی مامی جون؟

 

www.bahar22.com            قالب ، کد موزیک ، تصاویر زیباسازی وبلاگ ، فال      WWW.bahar22.com

امروز صبح باسر درد از خواب پاشدم.هیپنوتیزمخیلی عجیب بود وقتی پاشدم انگار هیچ جارو نمیشناختم.یه لحظه رفتم توی خلسه!!وقتی به خودم اومدم خیلی زود با بابایی تماس گرفتم آخه دلم بدجوری شور میزد.جالبه که بابایی هم وقتی گوشیو برداشت حالش مثل من بود و گفت سردرد عجیبی داره.تفاهمو داشتی مامی جون؟!

خلاصه جونم برات بگه که هنوزم توی یه حالت سنگینی هستم.نمیدونم چرا اینجوری شدم اما امیدوارم زودتر رفع شه...

دیگه خبر خبر دارم واست مامانی..یکی دوساعت پیش پدرجون تماس گرفت و گفت که احتمالا آخر همین هفته،یعنی دو سه روز دیگه میریم یزد خونه بابایینا!این اولین باره که میریم خونشون و یه جورایی واسه آشنایی بیشتره.تا بعد از اون دفعه بعدی که بابا و خونوادش میان خونمون قرار مدار عقد رو بذاریم..هورااا چقدر منتظر این روز بودم..احتمالا 3،4روزی یزد میمونیم.البته پدرجون از طریق یکی از دوستاش اونجا 1ویلا گرفته تا ما زیاد مزاحم پدربزرگ و مادربزرگت نشیم..

چندروزه خیلی بیقراریتو میکنم.چقققدر دلم میخواست بودی و تو آغوش میکشیدمت...دیروز داشتیم با بابایی حساب میکردیم اگه خیلی خوشبینانه هم نگاه کنیم تا 2سال دیگه بتونیم عروسی کنیم و یکی دوسال هم طول بکشه تا خدا تورو بذاره تو منقار لک لک مهربون تا بیارتت دم در خونه من و بابایی هنوز باید 3،4سال دیگه صبر کنم و فقط با یاد و تصویر ذهنی که ازت دارم برات بنویسم...راه رسیدن بهت چقدر برام طولانی شده.اما صبر میکنم و عاشقانه برات مینویسم.به امید روزی که بیای و به همه این دلتنگیا پایان بدی..میدونم که وقتی بیای مفهوم زندگیم میشی و انگیزه ای برای ادامه زندگی..www.bahar22.com            قالب ، کد موزیک ، تصاویر زیباسازی وبلاگ ، فال      WWW.bahar22.com

من و بابا خیلی دوستت داریم عزیزم.بیشتر از اونچه فکرشو بکنی..حسابی خوش بگذرون و با فرشته ها بازی کن.روی ماه همه فرشته هایی رو هم که الان توی دل خاله های مهربونن و به زودی باهات خداحافظی میکنن و مهمون این دنیا میشن ببوس...

دوباره میام و برات مینویسم نفسم..www.bahar22.com            قالب ، کد موزیک ، تصاویر زیباسازی وبلاگ ، فال      WWW.bahar22.com

تا بعد.مامان نسترن

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (17)

مامان نازنین زهرا
20 تیر 90 15:13
سلام نسترن جون وای چه خبر خوبی انشالله به سلامتی ما رو بی خبر نذاریها ! ایشالله بهت خیلیییییی خوش بگذره

چشم حتما...
جاتونو خیلی خالی میکنم...
مامان آرین
20 تیر 90 15:22
نسترن جون مسافرت خوش بگذره

مرسی مامان آرین جیگر خاله
جای همتون خالیه...
مامان شازده کوچولو
20 تیر 90 15:50
سلام عزیزم
چه حس زیبا و لذت بخشی ، اولین بار مهمان خانه پدرشوهر و مادرشوهر شدن اضطراب شیرینی داره خوش بگذره گلم
امیدوارم همیشه سالم باشی ، مواظب خودتون باشید عروس و داماد جوان

سلام به شما دوست و همراه همیشگی..
ممنونم.من همیشه شرمنده محبت شما هستم
مامان تربچه
20 تیر 90 17:40
سلام عزیزم
انشالله بهتر بشید
خوش بگذره
فکر 4سال هم نکن که مثل برق و باد میگذره

سلام.مرسی..

مامان عسل و آریا
20 تیر 90 18:45
خوش بگذره گلم.ما هم عزیزم این جور که پیش میریم عسلامون سه چهار سال دیگه بدنیا میان.وای خیلی زیاده.بووووووووووووس
مامان عسل و آریا
20 تیر 90 19:37
سلام گلم.عزیزم ما هنوز عروسی نکردیم.تقریبا دو سه سال دیگه عروسی میکنیم.بوووووووس

ایشالا...
مامان فرشته
21 تیر 90 0:44
خوش بگذره گلم
مطمئن هستم حسابی بهتون خوش می گذره و بهترین خاطره می شه براتون
ان شاا... همیشه خوش و خوشبخت باشین
خدا رو چه دیدی
شاید گردونه چرخید و سال بعد این موقع خونه خودتون بودین

ممنونم سما جون.
ایشالا.خدا از دهنتون بشنوه
معصومه مامان سهند
21 تیر 90 11:31
سلام و صد سلام گل قشنگم
مرسی از حضورت.
راستی اگر مطلب خاصی راجع به عکس گذاشتن میدونی به من هم بگید تا عکسهام از بین نره آخه من برای سهند زیاد عکس گذاشتم

براتون نظر گذاشتم.
کاکل زری یا ناز پری
21 تیر 90 13:17
واقعا براتون ارزوی خوشبختی می کنم . خوشحالم و امید وارم همه چیز اون جوری که می خواهی پش بره


سارا
21 تیر 90 15:47
سلااام دوست جون خودم شطوری تو؟خوبی عزیززززم؟اوووو چه قد مطلب گذاشتیا همشونو خوندم راستی به منم رمز می دی؟ممنون که پیشم اومدی خیلی دوست دارم امیدوارم که بهت کلی خوش بگذره راستی سرت بهتره؟راستی وبلاگم خیلی تغییر کرده بیای متوجه می شی اما همون وبلاگه هستا بووووس
مامان فهیمه
21 تیر 90 20:45
سلام عزیزم:
اوووووووووو....تا چشم به هم بزاری این چهار سال هم میگذره...بعد که بهش فکر میکنی ....میگی...چه زوووووووود گذشت...

همه دوس دارن زمان به عقب برگرده و من دوس دارم چشمامو ببندم وقتی باز کردم 4،5سال دیگه باشه!
معصومه مامان سهند
22 تیر 90 9:49
سلام خاله عروس نازم
الهی قربونت بشم مرسی از پیگیریت و بابت ارسال مطلبای قشنگت هم ممنون
الهی خوشبخت بشی. راستی رفتی یزد جای مارو هم خالی کن

سلام سهند جیگر طللا..
چشم جاتونو خیلییییییییییی خالی میکنم
مریم
22 تیر 90 10:29
سلام نسترن جون.
وای خدای من چقدر نوشته هات برام شیرینن.
آخه منو یاد دوران نامزدی خودم میندازه، منم همه ی این خاطرات رو داشتم
از لحظه به لحظش کمال استفاده رو ببر که بعدن خیلی یادش میکنی

سلام.
چشم حتما دوست جونم
مبينا جان
22 تیر 90 11:45
سلام نسترن جون
چقدر شيرين مي نويسي . اميدوارم كه هميشه شاد باشين. لطفاً اگه مي شه به من هم رمز بده آخه خيلي دوست دارم عكساتون و ببينم .

سلام به روی ماهتون
با کمال میل اما آدرس وبتونو نذاشتد که
لطفا بیایید و آدرس بذارید تا بتونم رمزو تقدیم کنم...
مبينا جان
22 تیر 90 14:16
سلام نسترجون
ببخشيد يادم رفته بود آرس وب رو بذارم


مامان رادین
22 تیر 90 14:37
salam azizam mamnoon ke sar zadid. ishalla nini nazet be salamat be donya biad.

ااااااااااااا
من که توی دلم نینی ندارم هنوز