عشق نسترن و حسینعشق نسترن و حسین، تا این لحظه: 17 سال و 2 ماه و 29 روز سن داره

یک عاشقانه ی آرام...

روز سی و هفتم سربازی بابا

1392/11/20 10:45
نویسنده : مامانی
688 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دل مادر

امروز سی و هفتمین روز از شروع دوره آموزشی باباست. بعبارتی فقط 21 روز مونده تا این دوریا تموم بشه. بعد از اون دیگه هر روز بعد از ظهر خونست. البته اگه بدبینانه نگاه کنیم و فرض کنیم که کارای معافیش به جایی نمیرسه. خدا کنه که درست بشه و معاف شه.

چند روز پیش رفتیم مطب شخصی یکی از دکترای بیمارستان چمران که بابا برای معاینه باید بره اونجا. آقای دکتر بابارو اندوسکوپی کرد الهی بمیرم خیلی اذیت شد. ولی در کمال ناباوری و در حالیکه ما منتظر بودیم تا در مورد فتقش نظر بده دکتر گفت که دریچت خیلی آسیب دیده و تخریب شده.گفت اصلا فتقتو ندیدم اونچه که واضحه دریچه معدته که خیلی آسیب دیده و به جای اینکه بسته باشه بازه.خدا میدونه اون لحظه ها برای منی که به توصیه مادرجون نرفته بودم تو اتاق دکتر و این حرفارو از پشت در میشنیدم چجوری گذشت.اشک تو چشمام حلقه زده بود.ما برای چی رفته بودیم اونجا و حالا دکتر چی میگفت...

اما بعد از اون از چند نفر که یکیشونم دکتر بود پرسیدیم گفتن خیلی مساله مهمی نیست و خطر نداره

بازم خداروشکر یه کم خیالمون راحت شد.حالا باز باید یه سری پیگیریارو انجام بدیم

از خودم بگم که چند روزه به شدت مریضم.نمیدونم چه ویروسی افتاده به جونم که از گلو درد و تب و لرز دارم میمیرم هرچی هم قرص و مسکن میخورم بی فایدست

بابا امروز غروب میاد و فردا صبح میره.آخه دوشنبه ها مرخصی متاهلاست...احتمالا غروب مبرم دکتر آمپولی چیزی برام بنویسه

و خبر مهم اینکه بالاخره پایان نامم تموم شد و تحویل داور دادم تا مرحله نهاییشم طی شه و بهم وقت دفاع بدن.اونقدر که من سر این پایان نامه خون به جگر شدم فکر نکنم هیچ دانشمندی شده باشه!!نمیدونم چرا اینقدر نحس شده بود...برام دعا کن خوب دفاع کنم تموم شه بره

میبوسمت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

سمیرا
7 بهمن 92 14:18
ان شاا... معاف میشه من همیشه دعا میکنم، معدشونم ان شاا... چیزی نیست خوب میشه، نسترن جون حتما برو دکتر با این قرصا خوب نمیشه منم این ویروس به جونم افتاد کلی آمپول و سرم زدم، آرزو میکنم دفاع خوبی داشته باشی یعنی مطمئنم عالی میشه
کاکل زری یا ناز پری
8 بهمن 92 18:04
آخی نسترن جونم یه جورایی حست رو درک میکنم سخته ولی ببین چه زود میگذره ... برای من زمان اصلا" نمیگذره من باید 4سال تحمل کنم خیلی سختمههههه. انشاالله اون مشکلی که گفتی مهم نیست و حال همسرت کاملا" خوب میشه پایان نامه ات رو هم تموم میکنی خیالت راحت میشه. فکرو خیال نکن عزیزمم
مامان نفس طلایی
8 بهمن 92 19:36
سلام عزیزم انشالله هیچی نیست نگران نباش ... وای نگو از پایان نامه منم تازه می خوام شروع کنم برام دعا کن ... رمز و خصوصی میذارم
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
11 بهمن 92 20:46
اول از همه نسترن جون 7 أمين سال عاشقيتون مباركانشالله تا أبد عشقتون مستدام و روز افزون باشه......دوم... انشالله كه مشكل معده ي همسرت چيزي نيست و ايشالله كه معاف ميشه و .....انشالله خودتم بهتر ميشي..... مطمئنم دفاع از پايان نامه آت خوب پيش ميره......
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
12 بهمن 92 4:09
سرزمين حقيقي ماقلب كساني است كه دوستشان داريم حتي ازدورترين فاصله ها.