رفتیم خرید عروسی
سلام نفسمممم... امروز صبحمو با خوندن خبر بارداری مجدد یکی از دوستام شروع کردم وای که چقدر خوشحال شدم الهی صحیح و سالم دنیا بیاد.الهی همه نی نیا سالم به دنیا بیانو دل مامان باباهاشونو شاد کنن... تو هم یه روز میای و دنیای مامانی و بابایی میشی ولی اون روز احتمالا چندین ساله دیگست چون منو بابایی تصمیم نداریم زود بچه دار شیم.باید وضعیت و موقعیتمونو حسسسابی استیبل کنیم بعد شما نازدونمونو بیاریم پریروز،ینی پنج شنبه بعد از یکی دوماه کار شدید، ساعت سه از دفتر زدیم بیرون و به خواسته من رفتیم که کمی بچرخیم و دور بزنیم.بعد یهو تصمیم گرفتم بریم یه کم خرید کنیم.اول رفتیم کریم خان یه کمی سرویسای طلاشو نگاه کردم خیلی جالب نبود و مدلارو نپسندی...
نویسنده :
مامانی
9:58